هــه
زیاد بهش فکر نکن
میترسم جربری بچـه
هــه
زیاد بهش فکر نکن
میترسم جربری بچـه
ندگی در نظرم مسخره می آید ...
چه پیروزی هایش چه شکست هایش ...
چه حیات و چه مماتش ... و چه دلخوشی هایش !
چه امید بستن به ارزو ها و چه ترس از قضا و قدر ...
همه و همه در نظرم مسخره می آید .. !
به هیچ چیز و هیچ کس دلخوشی ندارم
از هیچ چیز و هیچ کس امید و انتظاری ندارم
فقط بخاطر وظیفه بر میخیزم
و بخاطر وظیفه زندگی میکنم ...
والا حیات بر من سنگین و غیر قابل تحمل بوده است ...
شهید دکتر مصطفی چمران
ﺩﺭﺩﯾﻌﻨـﯽ :
ﺍﻣﺸﺒــﻢ ﻣﺜــﻞ ﺷﺒــﺎﯼ ﺩﯾﮕـﻪ
ﺭﻭ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸـــﯽ
ﺁﻫﻨﮕــــ ﺑــﺰﺍﺭﯼ ﻭ ﺑـﺎﺯﻡ ﻓﮑــﺮ ﮐﻨــﯽ
ﺑـﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾـــﯽ ﮐــﻪ ﺑﺎﻫــﻢ ﻣﯿﺰﺩﯾــم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ خیلی همراهم بودی….
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ حتی یه نگاهش برات یه دنیا ارزش داره…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ چقدر باهم دعوا کردیم و آشتی کردیم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ کلی حرف توی دلت میمونه و نمیتونی بهش بگی…
ﺑﻪ ﺍﯾﻨـﮑـﻪ….
لعنت به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ ها….
ﻭ ﻣﺜـــﻞ ﻫﻤﯿﺸــﻪ ﭼﺸﻤــﺎﺕ بایــد ﺗﻘﺎﺻـــ ﭘﺲ ﺑـــﺪن…
زندگی بازی گرفتن دیگران نیست
که روزی عاشقش باشی و روزی قاتلش . . .
«صراط المستقیم» گیسوانت را به من بنما
که من در عشق حتی، مرجع تقلید کم دارم........
خوب ببین...
زندگی زیباست...
رنگارنگ است...
روزها خوبند...
ماه ها بهترند...
و سالها عالی ترند...
می گذرند....
و تو تمامی خوبی ها را تجربه میکنی...
قدم هایت که ایستاد...
روبرویِ خدایی...
رویِ ماهِ خدا را همانجا ببوس
↦یکـی رفتُ↤
⇂یکـی موندُ⇃
↷یکـی از غصه هاش خوندُ↶
√یکـی بردُ√
✧یکـی باختُ✧
↡یکـی با قسمتش ساختُ↡
↷یـکی بخشید↶
↯یـکی از آرزوش ترسید↯
↺یـکی بَـد شُـد↺
✘یـکی رَد شُـد✘
↦یـکی پا بند مقصد شد↤
↡ تو اما باش... ↡
!!!↶ خُـدا ایـنجـاستْ ↷!!!
اے عشق بیا دوبارہ فریاد شویم
از این همـہ غم دوبارہ آزاد شویم
یڪ بوسـہ و یڪ جام در آغوش سحر
برداشتـہ و در دل شب شاد شویم
از نالـہ و از اشڪ بجایے نرسیم
ڪارے بڪنیم دوبارہ آباد شویم
تعداد صفحات : 9