loading...
♀ یه دُختَر بــا اَفــکآر خــآصــــ ♀
✿ مـــونیــکـــآ ✿ بازدید : 41 شنبه 19 مهر 1393 نظرات (0)

 

 

با مزه این که آن روزی که من عاشق شدم ، موبایل اختراع نشده بود.
و تنها وسیله زلف گره بستن با معشوق ، کاغذ بود
و من همان شب بارها پاکنویس کردم ..
می خواستم برایشان نامه ای بنویسم ، مقدور نبود
البته در منزل ما همیشه ی خدا کاغذ بود ، قلم هم بود
ولی من خودم از فرط هیجان دست هایم را گم کرده بودم
که برای نوشتن غیر از کاغذ و قلم باید دستی هم باشد که بنویسد :
(( بسم الله الرحمن الرحیم ، من عاشق شما شده ام ..
مرا ببخشید ، گستاخی کردم و عاشق شما شده ام
می خواهم به وسیله این کاغذ از شما اجازه بگیرم
اجازه می فرمائید من گاهی خوابتان را ببینم ؟
ببخشید دست خودم نیست ،
آن چشم های محترمتان قلب ما را می لرزاند ..

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
ســلآم امیدوآرم از وب کوچولوم خوشتون بیآد باتبآدل موافقم نظرهم نذاشتی عیبی ندآره همین که بخونی کآفیه کپــی هم نوش جون تون مــرسی بآی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 183
  • کل نظرات : 63
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 11
  • بازدید امروز : 75
  • باردید دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 184
  • بازدید ماه : 494
  • بازدید سال : 2,561
  • بازدید کلی : 23,148
  • کدهای اختصاصی

    آمارگیر وبلاگ